لیوان را همین امروز زمین بگذار...
استادي درشروع کلاس درس، ليواني پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببينند. بعد از شاگردان پرسيد:
به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند:
50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم
استاد گفت:
....
به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند:
50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم
استاد گفت:
....
اين داروي جديد که در داخل شيشه حالت مايع دارد و به محض قرار گرفتن روي زخم حالت ژل پيدا مي کند، قادر است انواع زخم ها از جمله زخم هاي ناشي از ديابت را بسيار سريع درمان کند.
توليد کنندگان انگليسي اين دارو مدعي اند اين دارو منشاء زيستي دارد، با بدن انسان سازگار است و حساسيتي ايجاد نمي کند.
يک فرد مبتلا به ديابت که از انواع زخم ها در ناحيه پا رنج مي برد و با استعمال اين ژل بهبود يافته است گفت زخم هاي پايش درناک و غير قابل تحمل شده بودند اما اکنون تا حدود زيادي التيام يافته اند و او مي تواند به راحتي راه برود.
يکي از پژوهشگراني که در طرح توليد اين ژل شرکت کرده است ، گفت: برخي افراد در فاصله سني 50 تا 80 سالگي دچار زخم هايي مي شوند که حتي با ماه ها و سال ها درمان نيز بهبود نمي يابند ؛ در چنين مواردي مي توان با استفاه از اين ژل ظرف چهار هفته زخم را التيام بخشيد.

اين دكل انسانهاي غول پيکر که ارتفاع آنها به 30 متر مي رسد مي توانند نور را به خانه هاي ايسلند برسانند.
دو معمار آمريکايي به نامهاي "جين چوي" و توماس شاين" در استوديوي خود در ماساچوست آمريکا تصميم گرفتند در رقابتي که شرکت انتقال برق ايسلند براي طراحي سيستم برق رساني سراسري اين کشور برگزار کرده بود شرکت کنند و از هنر براي طراحي دکلهاي برق فشار قوي بهره گيرند.
يکي از شرايط شرکت در اين رقابت براي طراحي دکلهاي شبکه جديد برق 220 کيلوولت، اين بود که دکلها با طراحيهاي فعلي متفاوت باشند.
نتيجه اين شرط، طراحي 12 غول ديدني فولادي است که بر روي سرزمين ايسلند راه مي روند.
اين پروژه که Land of Giants (سرزمين غولها) نام دارد مي تواند تصوري را که مردم از دکلهاي زشت و عظيم برق فشار قوي دارند از بين ببرد و منظره اي ديدني را براي کساني که در جاده ها در حرکتند ايجاد کند.
اين دکلهاي انسان نماي 30 متري، کابلهاي برق را بر روي بازوهاي خود حمل مي کنند.
حالت اين غولها در موقعيتهاي مختلف متفاوت است به طوريکه به نظر مي رسد در حال حرکتند و يا خم و راست مي شوند.
براساس گزارش تلگراف، هزينه ساخت اين دکلها تفاوت چنداني با هزينه ساخت دکلهاي معمولي ندارد و تنها طراحي زيباي آنها به شبکه برق رساني ايسلند جلوه داده است.
هرچند شرکت برق رساني ايسلند هنوز در حال بررسي بودجه اين طرحها است دکلهاي برق به شکل انسان برنده جايزه معماري ساخته نشده" (Unbuilt Architecture Award ) انجمن معماري بوستن شده اند.
اين جايزه همه ساله به بهترين طراحيهاي معماري ابتكاري که هنوز ساخته نشده اند اعطا مي شود.
این کودک ده ماهه چینی که «لی لی» نام دارد، به گفته مادرش با وزن طبیعی متولد شده، ولی رفته رفته افزایش وزن پیدا کرده؛ به طوری که اکنون وزنش به 20 کیلو رسیده و به اندازه یک کودک شش ساله است!
او هم اکنون در بیمارستان بستری و تحت آزمایشهای گوناگون پزشکی است تا علت این افزایش ناگهانی وزن پیدا شود.
![]()
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان میشود.
وقتی کسی را دوست دارید ، در کنار او که هستید، احساس امنیت میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید ، زمانی که در کنارش راه میروید احساس غرور میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل دوریاش برایتان سخت و دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید ، شادیاش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتیاش برایتان سنگینترین غم دنیا ست.
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید ، شیرینترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذراندهاید.
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید برای خوشحالیاش دست به هرکاری بزنید.
وقتی کسی را دوست دارید ، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.
وقتی کسی را دوست دارید ، در مواقعی که به بنبست میرسید، با صحبت کردن با او به آرامش میرسید.
وقتی کسی را دوست دارید ، برای دیدن مجددش لحظه شماری میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید از خواستههای خود برای شادی او بگذرید.
وقتی کسی را دوست دارید ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت میدهید.
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد.
وقتی کسی را دوست دارید ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.
وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل سختیها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان میشوند.
وقتی کسی را دوست دارید ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
وقتی کسی را دوست دارید ، به همه چیز امیدوارانه مینگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان میشمارید.
وقتی کسی را دوست دارید ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی میکنید.
وقتی کسی را دوست دارید ، واژه تنهایی برایتان بیمعناست.
وقتی کسی را دوست دارید ، آرزوهایتان آرزوهای اوست.
وقتی کسی را دوست دارید ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.
به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست؟
بیتا : سعید تو دیگه نمی خوای با من ازدواج کنی ؟
سعید : ببین الان موقع این حرفها نیست . خب ! راستی بازم که دروغ گفتی.
بیتا : باشه ! حالا که اینطوره به همه بگو که دیگه رابطه ما تموم شده. خب ! یادت نره . ما دیگه هیچ کاری با هم نداریم. ولی هرچی فکر می کنم جوابشو پیدا نمی کنم. سعید تو دیگه نمی خوای با من ازدواج کنی ؟
سعید : گفتم که الان وقت این حرفها نیست. من با مهران بهم زدم . بهش اطمینان ندارم. تو خوبی؟ حالت بهتره؟ از بابات چه خبر؟ تو دختر خوبی هستی ولی دروغ گفتی . حالت چطوره؟ فردا چیکاره ای ؟
بیتا : به خودم مربوطه که چیکارم. من هرچی تو گفتی ، گفتم چشم. آره درسته که بهت دروغ گفتم . ولی خب من داشتم توی منجلاب غرق می شدم ولی تو اومدی و منو نجات دادی ولی حالا چی؟ زندگی همینه. امروز امروزه ، فردا هم فرداست. این ما هستیم که باید بهمدیگه کمک کنیم . خب اگه دیگه کاری نداری معطلم نکن . من باید برم جایی . دست از سرم بردار. ولی سعید تو دیگه منو دوست نداری . تو دیگه نمی خوای با من ازدواج کنی ؟
سعید : الان سه شنبه اس. فردا هم میشه چهارشنبه. خدا بزرگه . ولی تو به من دروغ گفتی. دیگه نمی تونم تو رو به عنوان شریک زندگی ببینم. ولی الان وقت این حرفها نیست .
فرمول دیالوگ نویسی در کارهای دختر و پسری هندی و آمریکایی که مثل روز روشن است . اما اگر الان حضور ذهن ندارید برایتان در یک خط می نویسم:
آثار هندی : یک دختر پولدار ، عمدتا برو رودار ، بسیار با کلاس در حد المپیک و دارای پدری بداخلاق که بجز پول به چیزی فکر نمی کند و می خواهد دخترش را به کسی مثل خودش بدهد ؛ میاید و عاشق پسری آسمان جل می شود. البته پسر قطعا اخلاق خوبی دارد و نجیب هم هست. یعنی ظاهر و باطن اش یکی است. پس از ماجراهای بی ربط ادامه داری مثل عمل آپاندیس دختر و یا کتک خوردن پسر از بقال سرکوچه و غیره ذالک ، پسر و دختر بهم می رسند و در جشن عروسی شان همه حضور شاد و فرحناک دارند از پدر دختر گرفته تا همان بقال سرکوچه و حتی آپاندیس ! عمل شده.
آثار آمریکایی : فرقی نمی کند که کدامیک بدبخت و یا خوشبخت باشند ولی عمدتا یا دختر و یا پسر به لحاظ کلاس خانوادگی و تحصیلات و حرفه و شغل ، زمین تا آسمان با هم فرق دارند . مثلا دختری که پزشک است و یک پنت هاوس دارد وبی ادعا هم هست میاید و عاشق پسری به ظاهر با کلاس می شود . که این پسر اصلا گنگستر است و آدم کشته و غیره ذلک . درواقع بر خلاف کاراکتر های هندی ، ظاهر و باطنش یکی نیست. اما آخر ماجرا هرکدام که بد هستند تحت تاثیر قرار می گیرند و به راه راست هدایت می شوند. اگرچه احتمال مردن یکی از کاراکترها همیشه وجود دارد.
آثار ایرانی: هم دختر و هم پسر دارای ذات خوبی هستند . یکی از آنها خانوادهاش یا مذهبی است و یا اینکه هم متدین است و هم سابقه جبهه دارد. یکی از کاراکترها فرقی نمیکند دختر باشد یا پسر رازی سر به مهر دارد که تا آخر داستان هرگز از آن رونمایی نمی شود و در یکربع آخرین قسمت از سریال به مسخره ترین وجهی جلوه گری می کند . ضمن اینکه یکی از آنها و فرقی هم نمیکند کدامیک ، برادری ، خواهری ، پسرعمویی ، خاله ای ، دوستی ... دارد که بدجوری خلاف و نامرد است .در نهایت این دو بهم می رسند یا نمی رسند مهم نیست ، مهم اینجا است که اینقدر داستان های فرعی این وسط رونمایی می شود که گاهی دختر و پسر فراموش می شوند .
مخلوط این سه ورسیون می شود آنی که برنامه سازان و دست اندرکاران ساخت و ساز سریال های دختر و پسری در تلویزیونمان ، از آن بهره می گیرند. دستتان درد نکند. منتظر باقی تولیداتتان هستیم. با این تذکر که که چند وقت دیگر اینقدر این روند سریال سازی روتین می شود که کافی است فقط و فقط اسامی کاراکتر ها عوض شوند . و اسم و عنوان سریال تغییر کند. از بس که همه چیز بهم شبیه است . به قول کریمخان زند به هرحال همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید.


پنج دليل براي کوتاه بودن تابستان!
سلمان طاهري علي زراندوز خبر : رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس گفت: در كشور ما مدت تعطيلات براي دانشآموزان طولاني است؛ در حقيقت بيش از 3 ماه تعطيلات تابستاني داريم در صورتي كه در كشورهاي ديگر اين تعطيلات در مدارس محدودتر است.- شهرزاد ما دانشآموزان براي اينکه ثابت کنيم نه تنها تعطيلات تابستاني زياد نيست بلکه خيلي هم کم است دلايل زيادي داريم که فقط به ذکر چند تا از آنها اکتفا ميکنيم چون در غير اين صورت نصف زمان همين تعطيلات سه ماهه تابستانمان هم به ذکر دلايل کمبود زمان تعطيلي تابستاني ميگذرد! 1) از آنجا که در گرماي زياد هوا ما اجازه خروج از منزل و استفاده از ظرفيتهاي يک روز تعطيل را نداريم و بايد در منزل حبس شويم بنابراين عملا نصف بيشتر تعطيلات را در خانه، گل قالي ميشماريم و خبري از تعطيلات به معناي واقعي کلمهاش نيست. 2) براساس فرضيه نسبيت اينشتين زمان تعطيلات با آنکه سه ماه است اما چون آدم درس و مشق و امتحان ندارد خيلي زود ميگذرد و براساس فرمولهاي اين نظريه اين سه ماه تقريبا با پانزده روز از روزهايي که به مدرسه ميرويم برابري ميکند. اصلا به نظر خود شما پانزده روز تعطيلي براي يک سال و نيم درس خواندن (براساس نظريه نسبيت نه ماه تحصيلي در واقع به اندازه ذکر شده طول ميکشد!) کم نيست؟ 3) حتي شاعران ما هم دل خوشي از تمام شدن تعطيلات تابستان نداشتند تا آنجا که جناب مولانا ميفرمايد: چونكه گل رفت و گلستان شد خراب / بوي گل را از كه جوييم از گلاب! و اين يعني تقاضاي اضافه شدن به عمر گل که در واقع همان تاخير در آمدن پاييز و بازگشايي مدارس است. 4) پيشنهاد ميکنيم در روزهاي آخر تعطيلات تابستان هم درست مثل روزهاي آخر مدرسه از دانشآموزان امتحان نهايي گرفته شود و هر کس در اين امتحان تابستاني که درباره بازيها و روشهاي پرکردن اوقات فراغت و ساير سرگرميهاي تابستاني است رد شد او را به زور سه ماه ديگر به مدرسه نفرستند تا با پشت سر گذاشتن يک دوره تعطيلات ديگر، پايه تعطيلياش را قوي کند تا در سالهاي آينده به مشکل پايهاي برنخورد! 5) و بالاخره اين که از جناب رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس توقع داريم براي زنده و پويا نگهداشتن کودک درونشان بيشتر از اينها تلاش کنند چون حتي اگر براي چند ثانيه به اين کودک بيچاره مراجعه ميکردند و ياد خاطرات روزهاي تحصيل و امتحان ميافتادند پيشنهاد ميدادند بچهها در سال فقط سه ماه (آن هم زمستانها که تعطيلي ناشي از بارش برفش برقرار است!) به مدرسه بروند. |





زمانی که آندروید با گوشی رؤیایی HTC (نکسیوس وان گوگل) در مهر ۸۸ آغاز به کار کرد ، این گوش iPhone Killer نام گذاری شد .اگرچه این گوشی نتوانست بکلی آیفون را نابود کند اما این اولین قدم ِیک انقلاب برضد آیفون بود.پلتفرم اولیه آندروید در چندین مرحله حتی جای iPhone OS را نیز گرفت ، اما آندروید یک سری از کارایی های کلیدی که آیفون میتوانست فراهم کند را کم داشت.بعد از این اتفاق ، آندروید رشد کرد ، نه در زمینه کارایی هایی مشابه آیفون ، بلکه بهترین مورد رشد آندروید وجود گوشی های مختلف آندرویدی در فروشگاهها می باشد که نشان از موفق بودن این پلتفرم می دهد .آیفون هم اکنون با فقط یک گوشی یا یک برند رقابت نمی کند ، بلکه با پلتفرمی رقابت می کند که هزاران تلفن همراه را به بازار روانه خواهد کرد.
در زیر ۸ دلیل برتری آندروید به آیفون شرح داده می شود:
۱ . اجرای برنامه های مختلف بطور همزمان در آندروید

آندروید از ورژن ۱٫۰ قابلیت اجرای برنامه ها بطور همزمان را داشت ، صرف نظر از آنکه این برنامه ها از برنامه های سیستمی گوشی باشند یا از فروشگاه آندروید.اما مولتی تسکینگ در آیفون به غیر از iPhone 4 بسیار محدود است .کاربران آندروید از این تفاوت بسیار بهره می برند،آنها می توانند درحالی که notification ها را دریافت می کنند،به موزیک هم گوش دهند و یا حتی اطلاعات GPS را ذخیره کنند.مشکل مولتی تسکنیگ در آیفون ۴ تا حدودی برطرف شده و به کاربران اجازه می دهد چند برنامه را بطور همزمان اجرا کنند.اما قابلیت مولتی تسکنیگ در آندروید از همان ورژن اولیه بوده و هست !
۲ . آندروید اطلاعات را در صفحه Home شما نشان می دهد

یکی از خاصیت های کلیدی آندروید قابلیت شخصی سازی صفحه Home با نگهداری ویجت ها در صفحه اصلی گوشی است که همیشه در دسترس و همیشه قابل رویت هستند (بدون اجرای هیچ برنامه ی ابتدایی).برای هر app که در Android Marketplace وجود دارد یک ویجت هم موجود است ،از گوش دادن موسیقی گرفته تا چک کردن آب و هوا و دسترسی به فیس بوک.در حالی که کاربران آیفون مجبورند در لیست برنامه های خود دنبال برنامه مورد نظر بگردند و با یک ضربه کوچک آن را اجرا کنند.برای مثال اگر شما خواسته باشید پیش بینی آب و هوا را چک کنید ،باید اول این app را پیدا کنید ،اجرا کنید و سپس صبر کنید تا Load شود.اما با آندروید تمام این اطلاعات با یک ضربه کوچک انگشت روی صفحه Home شما مستقیم نمایش داده می شود .

بیو گرافی حسین مخته با همان زندگی نامه حسین مخته که خیلی ها دوست دارند بفهمند حسین فامیلیش چیه بچه کجا هستش و .....


دانلود پیشگویی سال 2070
.
.
.
.
.


شاید شما هم تاکنون به اين سوال خنده دار اما جالب فکر کرده ايد که ابتدا مرغ به وجود آمده تا تخم مرغ؟ ظاهرا اين نکته ذهن دانشمندان را هم به خود مشغول کرده و آنها را بر آن داشته تا بتوانند با دلایل علمی و منطقی جواب سوال را پیدا کنند.
آقای دکتر کوین فريمن از دانشگاه Sheffield به عنوان سخنگوی تيم تحقيقاتی که اعضای آن شامل محققین دانشگاه های Sheffiled و Warwick می باشد، در بيان این نکته می گوید: زمانيکه مشغول بررسی مراحل تشکیل پوسته تخم مرغ با استفاده از یک ابر رایانه به نام HECToR بوديم، دریافتیم که یک پروتئين به نامovocledidin-17 در مرحله تشکیل پوسته تخم مرغ نقش حیاتی دارد. این پروتئین سرعت تشکيل پوسته تخم مرغ را بالا می برد و در زمان اتمام واکنش های پیدایش، خود بدون تغيير باقی می ماند. تشکيل پوسته تخم مرغ بدون وجود اين پروتئین غير ممکن می باشد. خب حالا فکر می کنید که این پروتئین در کجا یافت می شود؟ بله در بدن مرغ ها! پس از اين یافته گروه تحقيقاتی به این نتیجه رسیدند که مرغ قبل از تخم مرغ به وجود آمده است.اين دستاورد علمی ذهن عده زیادی را از اين مشغله دایمی که ابتدا مرغ به وجود آمده و يا تخم مرغ آزاد کرده است. و شاید حالا با فراغت خاطر بیشتری بتوانند نیمرو بخورند. البته ما هم مانند شما می دانیم که چنین سوالی از اساس صحیح نیست. اما به هر حال علم برای این سوال هم جواب پیدا کرده است.
در بازی پرسپولیس با پلیاکریل اصفهان وقتی مهدویکیا با سر برای پرسپولیس گل میزند، گزارشگر میگوید: «این گل بیشباهت به گل استیلی به آمریکا بود... یا نبود... حالا همکارانم اشاره میکنن که نبود».
سایت گروه مجلات همشهری: زمان هایی که از گزارش برخی گزارشگران پرمدعای مسابقات ورزشی به ستوه می آیید ، خواندن گزارشی از گاف های برخی از آنها می تواند مسکن خوبی برای اعصابتان باشد!
ماهنامه سینمایی «24» گروه مجلات همشهری ، در شماره تیر ماه خود پرونده ای راجع به پخش مسابقات فوتبال در تولویزیون دارد و در آن ، گزارشی از گاف های برخی گزارشگران دارد که در پی می آید :
طبقهبندی گافهای گزارشگران فوتبال میتواند بهانهای باشد برای مرور گزیدهای از یک فهرست طولانی که تا تلویزیون فوتبال پخش میکند به تعدادش اضافه میشود. با این حساب میشود گفت گزارشگرهای ما سوتی میدهند، چون:
1. هول میشوند، بنابراین:
در مراسم تقدیر از عرب براقی - پیشکسوت داوری کشور- بعد از بازی سپاهان و ذوبآهن، گزارشگر خودش را به او میرساند و میگوید: «بینندگان عزیز، در خدمت زندهیاد عرب براقی هستیم».
در ابتدای بازی پرسپولیس و بایرن مونیخ گزارشگر شعار نمایشدادهشده در تصویر را اینطور میخواند: «استفادهی صلحآمیز از سلاح هستهای حق مسلم مردم ایران است».
2. قاطی میکنند، بنابراین:
گزارشگر بازی استقلال و سپاهان میگوید: «وزش باران و بارش باد امکان برگزاری یه بازی زیبا رو از بین برده».
وقتی در دربی تهران توپ به تیر دروازه میخورد، گزارشگر میگوید: «تیپو به تور میزنن».
موقع تعویض یک بازیکن در لیگ برتر گزارشگر اعلام میکند: «بله، حالا آماده میشه برای ورود به زمان».
گز ارشگر بازی ایران-عربستان به محمد خاکپور میگوید: «محمدْ...خاکپور».
3. با زبان فارسی دچار مشکل میشوند، بنابراین:
در دربی پایتخت، گزارشگر در وصف دروازهبانهای سابق دو تیم میگوید: «عابدزاده و بابایی دروازهبانهای تیمهای خودشون بودن و حالا هم مربی دروازهبانهای تیمهای خودشون هستن».
در بازی پرسپولیس با پلیاکریل اصفهان وقتی مهدویکیا با سر برای پرسپولیس گل میزند، گزارشگر میگوید: «این گل بیشباهت به گل استیلی به آمریکا بود... یا نبود... حالا همکارانم اشاره میکنن که نبود».
4. اطلاعات عمومی ضعیفی دارند، بنابراین:
وقتی در یکی از بازیهای تیم مراکش در جام جهانی 98 نام بازیکن این تیم به همراه پرچم قرمزرنگ مراکش روی صفحهی تلویزیون حک میشود، گزارشگر با هیجان فریاد میزند: «بله، نفهمیدیم چی شد اما در هر صورت داور بازیکن مراکش رو اخراج کرد».
وقتی در جام ملتهای اروپای 1992 مربی دانمارک دست به تعویض میزند و نام بازیکن تازهوارد و بازیکن تعویضی به همراه اسم کشور (DENMARK ) روی صفحه نمایش داده میشود، گزارشگر میگوید: «.... و بهجای او «دِن مارک» وارد زمین میشه».
گزارشگر یکی از بازیهای اتریش (به انگلیسی Austria) در جام ملتهای اروپا تا پایان بازی این تیم را «استرالیا» خطاب میکند.
وقتی چلسی گل میزند، گزارشگر میگوید: «بدون شک الان مردم شهر چلسی خیلی خوشحال هستن». باشگاه چلسی متعلق به شهر لندن است.
5. اطلاعات فوتبالی ضعیفی دارند، بنابراین:
در یکی از بازیهای لیگ اسپانیا – که در پخش تلویزیونیشان، آمار شوتهای درچارچوب با علامت «/» از کل شوتها جدا میشود- وقتی گزارشگر برای بار دوم عدد 7/3 را میبیند، میگوید: «و باز هم اعداد ممیزدار. معلوم نیست که منظور تلویزیون اسپانیا از این اعداد چی هست».
در مرور جدول لیگ هلند، گزارشگر، آیندهوون و آژاکس را تیمهای پیاسوی و ایجیایکس خطاب میکند.
در جام ملتهای اروپای 96 (کمی بعد از جایگزینی قانون تفاضل گل با قانون نتیجهی بازی روبهرو)، گزارشگر آخرین بازی مقدماتی ایتالیا از ابتدای بازی اعلام میکند که یک تساوی، ایتالیا را به دور بعدی میبرد. بازی مساوی میشود و گزارشگر خبر صعود ایتالیا را میدهد اما بعد از چند دقیقه میگوید: «ولی نمیدونم چرا بازیکنای ایتالیا ناراحتن و بازیکنای چک توی اونیکی ورزشگاه دارن خوشحالی میکنن».
6. موقع گزارش، حواسشان جای دیگری است بنابراین:
وقتی در دقایق پایانی بازی برزیل و هلند در جام جهانی 98 داور به نشانهی خطا سوت میزند، گزارشگر میگوید: «و این هم سوت پایان بازی». بعد به امید اینکه داور خیلی زود خاتمهی بازی را اعلام کند یک دقیقهای سکوت میکند و وقتی خبری نمیشود اینطور ادامه میدهد: «حالا رونالدو صاحب توپ میشه».
وقتی در یکی از بازیهای باشگاههای اسپانیا، رئال مادرید گل دوم بازی را میزند، گزارشگر میگوید: «توی دروازه. حالا نمیدونم بازی 1-1 شد یا 2-0».
در جام جهانی 2002، گزارشگر تصویر آهستهی گل دوم ترکیه را گل سوم اعلام میکند.
7. فوتبال را در تلویزیون ما گزارش میکنند، بنابراین:
وقتی کریم باقری، بازیکن آرمینا بیلهفلد پشت یک ضربهی ایستگاهی میایستد، گزارشگر شوت او را استثنایی لقب میدهد و وقتی میبیند که در تلویزیون ما باقری هنوز دست به کمر پشت توپ ایستاده است، میگوید: «البته این ضربه لحظاتی بعد زده شد».
در مراسم اهدای جوایز فینال جام جهانی 2006، گزارشگر میگوید: «حالا کاناوارو جام رو میگیره....» و وقتی تصویر قطع میشود، با خنده ادامه میدهد: «... و لابد بالای سر میبره».
8. برای رسیدن به سبک شخصی تقلا میکنند، بنابراین:
گزارشگر دربی پایتخت میگوید: «باز شاهدیم که صندلیهای بیگناه ورزشگاه به زمین پرت میشه» و همینطور « علیرضا محمد بازی جوانمردانه میکنه. آفرین علیرضا محمد، آفرین. واقعا یک بار دیگه باصراحت میگم: آفرین علیرضا محمد».
گزارشگر بازی دوستانهی تیم ملی با زامبیا میگوید: «حالا توپ در اختیار سبزقامتان زامبیا قرار داره».
و این جمله که: «از چهار دقیقه وقت تلفشده سه دقیقه تلف شد».
در این پرونده گفتگو ها و یادداشت هایی از فعالان این عرصه دیده شده و یادداشت ها و پرونده هایی درباره سینما و تلویزیون نیز منتشر شده است . این نشریه همچنان بر روی پیشخوان روزنامه فروشی ها قرار دارد .